نگرانی بزرگ در مورد علوم انسانی و راهکارها
بسیارى از مباحث علوم انسانى، مبتنى بر فلسفههائى هستند كه مبنایش مادیگرى است، مبنایش حیوان انگاشتن انسان است، عدم مسئولیت انسان در قبال خداوند متعال است، نداشتن نگاه معنوى به انسان و جهان است.
« طبق آنچه كه به ما گزارش دادند، در بین این مجموعهى عظیم دانشجوئى كشور كه حدود سه میلیون و نیم مثلاً دانشجوى دولتى و آزاد و پیام نور و بقیهى دانشگاههاى كشور داریم، حدود دو میلیون اینها دانشجویان علوم انسانىاند! این به یك صورت، انسان را نگران میكند. ما در زمینهى علوم انسانى، كار بومى، تحقیقات اسلامى چقدر داریم؟ كتاب آماده در زمینههاى علوم انسانى مگر چقدر داریم؟ استاد مبرزى كه معتقد به جهانبینى اسلامى باشد و بخواهد جامعهشناسى یا روانشناسى یا مدیریت یا غیره درس بدهد، مگر چقدر داریم، كه این همه دانشجو براى این رشتهها میگیریم؟ این نگران كننده است. بسیارى از مباحث علوم انسانى، مبتنى بر فلسفههائى هستند كه مبنایش مادیگرى است، مبنایش حیوان انگاشتن انسان است، عدم مسئولیت انسان در قبال خداوند متعال است، نداشتن نگاه معنوى به انسان و جهان است.
این از جملهى چیزهائى است كه بایستى مورد توجه قرار بگیرد؛ هم در مجموعههاى دولتى مثل وزارت علوم، هم در شوراى عالى انقلاب فرهنگى، هم در هر مركز تصمیمگیرى كه در اینجا وجود دارد؛ اعم از خود دانشگاهها و بیرون دانشگاهها. به هر حال نكتهى بسیار مهمى است.»
این سخنان تاریخی و سرنوشتساز مقام معظم رهبری نیازمند تحلیل جامع و پیگیری مراكز یاد شده است اما در حد بضاعت ، مشكلات این عرصه و راهكارهای عملی برای حل آن ، ارائه می گردد.
مشکلات موجود:
چه اشکالاتی در زمینه علوم انسانی فعلی در کشور وجود دارد که دغدغه آفرین است. رئوس مشکلات عبارتند از:
1. علوم انسانی فعلی بر مبانی نظری غیر دینی و غیر اسلامی استوار است. مثلاً در بستر فرهنگ غرب بر اساس اومانیسم، سکولاریسم و ... شکل گرفته است. 2. در زمینه علوم انسانی متون با جهتگیری اسلامی به اندازه کافی وجود ندارد. 3. در زمینه علوم انسانی اساتید معتقد و حتی آشنا با مبانی و علوم اسلامی به اندازه کافی وجود ندارد. 4. مراکز آموزشی و پژوهشی کافی جهت تربیت مدرس و محقق در این زمینه وجود ندارد. 5. در دروس فعلی دانشگاهها دروس لازم برای آشنایی دانشجویان با مبانی اسلامی تعبیه نشده یا به اندازه کافی نیست. 6. یک نقشه راه و چشمانداز بلند مدت برای تغییر وضعیت فعلی به وضعیت مطلوب علوم انسانی طراحی و مهندسی نشده است. 7. معمولاً استعدادهای درخشان کشور به حوزه علوم طبیعی سرازیر میشود و در حوزه علوم انسانی کمتر حضور مییابند. این مطلب یا بر اساس تبلیغات یا انگیزههای مالی و ... است که مستلزم استمرار ضعف علوم انسانی در ایران خواهد بود.
به نظر میرسد که برای حل مشکلات علوم انسانی فعلی نیازمند چند دسته راهکار هستیم.
الف: راهکارهای کوتاه مدت:
1. تشکیل همایشی ملی از مراکز و شخصیتهای فعال در زمینه علوم انسانی جهت بررسی مشکلات و راهبردها بر اساس سخنان مقام معظم رهبری دامت برکاته حاصل این همایش به صورت قانون به مجلس، شورای انقلاب فرهنگی و دولت پیشنهاد و تصویب و اجرا شود.
البته مقدمه این کار تشکیل دبیرخانهای برای پیگیری اصل همایش و نتایج آن است.
2. راهاندازی دورههای کوتاه مدت آموزشی و پژوهشی میان رشتهای قرآن، حدیث و علوم انسان در هر رشته برای اساتید فعلی این رشتهها.
3. راهاندازی دورههای کوتاه مدت آموزشی و پژوهشی میان رشتهای قرآن، حدیث و علوم انسان در هر رشته برای دانشجویان فعلی این رشتهها
4. شناسائی و معرفی متون موجود یا تدوین مجموعههایی از بخشهایی از تراث اسلامی و ایرانی جهت استفاده در هر یک از رشتهها
5. شناسایی و تقویت مراکز آموزشی و پژوهشی و مجلات فعال در مباحث میان رشتهای علوم انسانی و اسلامی.
6. تقویت ارتباط مراکز حوزوی و دانشگاهی در این زمینه و زمینهسازی جهت تبادل نظر آنها .
7. آشنا کردن اساتید معارف دانشگاهها با مباحث میان رشتهای با تشکیل کارگاههایی در این زمینه و جهت دهی به دروس معارف برای آشنا کردن دانشجویان این رشتهها با مبانی اسلامی.
8. تقویت حضور استعدادهای درخشان کشور در حوزه علوم انسانی با ایجاد انگیزه و حمایت مادی و معنوی از آنها، که این مطلب شامل تبلیغات رسانهها، ایجاد فرصتهای شغلی و درآمدهای مساوی با رشتههای علوم طبیعی (حداقل برای فرهیختگان این رشتهها) و ... میشود.
ب: راهکارهای بلند مدت:
1. تولید علم در زمینه علوم انسانی با نگاه اسلامی با نظریهپردازی علمی بر اساس آموزههای قرآن و حدیث و باز نگری در محتوای این علوم .
2. ایجاد رشتههای جدید در حوزههای علمیه به ویژه در زمینه مباحث میانرشتهای قرآن و علوم انسانی و حدیث و علوم انسانی .
یک گام مفید و کارآمد در این زمینه در جامعه المصطفی العالمیه از سال 1385 آغاز شده و در دکتری تفسیر و علوم قرآن رشته جدیدی به نام «قرآن و علم» با ده گرایش تشکیل شده است از جمله: قرآن و علوم تربیتی ـ قرآن و اقتصاد ـ قرآن و سیاست ـ قرآن و جامعه شناسی ـ قرآن و روانشناسی ـ قرآن و تاریخ و ... که تاکنون شش رشته آن اجرا شده و نتایج خوبی داشته است.
3. ایجاد دانشگاه جامع میان رشتهای قرآن و حدیث و علوم، با رشتههای متنوع جهت کادر سازی بلند مدت.
وجود چنین دانشگاهی میتواند با همکاری حوزه و دانشگاه شکل گیرد و دانشجویان را از سطوح پایین با مبانی قرآنی و حدیثی علوم انسانی آشنا کند. جمعی از اساتید حوزه و دانشگاه طرح این مطلب را تحت عنوان «جامعه القرآن العالمیه» در سال 1386 به شورای انقلاب فرهنگی دادهاند.
4. ایجاد دانشگاه تربیت مدرس در زمینه مباحث میانرشتهای علوم انسانی و اسلامی با همکاری حوزه و دانشگاه برای تأمین استاد در این زمینه.
5. ایجاد پژوهشگاهها و مراکز تحقیقاتی متعدد میان رشتهای در زمینههای قرآن و علوم ـ حدیث و علوم معارف اسلامی و علوم به تفکیک رشتهها برای تولید متن در این زمینه.
6. تحول در دروس معارف دانشگاهها و جهت دهی اکثر آنها به مباحث میانرشتهای متناسب با هر دانشگاه.
7. تقسیم تخصصی اساتید معارف دانشگاهها براساس رشتههای علوم انسانی و ارائه آموزشهای لازم به آنها جهت تدریس مباحث میان رشتهای برای جهتدهی اسلامی به دانشجویان این رشتهها.
8. گنجاندن واحدهای درسی اسلامی متناسب با هر رشته علوم انسانی در درسهای کارشناسی، ارشد و دکتری این رشتهها و یا تقویت این دروس از نظر محتوا، متن و استاد و نظارت مستمر بر آنها.
9. جهتدهی پایان نامه ارشد و رسالههای دکتری دانشگاهها و نیز سطح 3 و 4 حوزهها به موضوعات میانرشتهای جهت تولید متن و علم در این زمینه و حمایت علمی و عملی و نیز از اینگونه رسالهها.
مسئولیت :
در همین راستا مرکز تحقیقات قرْآن کریم المهدی که سالهاست توسط عدهای از اساتید فاضل حوزه و دانشگاه با همین دغدغه گروه قرآن علم و مجله تخصصی قرآن و علم را راهاندازی کرده است (http://www.quransc.com/) آماده است در جهت دهی به علوم انسانی بر اساس آموزههای قرآن و اهل بیت اقدامات علمی و عملی را آغاز کند.
البته به نظر میرسد که در این زمینه یک انقلاب فرهنگی جدید لازم است. یعنی باید حوزه، دانشگاه، پژوهشگاه و مرکز پژوهشی و آموزشی کاری همه جانبه را آغاز کنند تا شاید بعد از چندین سال بتوانیم علوم انسانی بومی و اسلامی داشته باشیم و ضمن سیراب کردن دو میلیون جوان مسلمان، و جلوگیری از تهاجم فرهنگی غرب، به تولید و صدور علوم انسانی جدید نائل شویم.
در پایان امید است سخنان تاریخی و سرنوشت ساز مقام معظم رهبری که مسئولیت عظیمی را بر دوش دولت، شورای انقلاب فرهنگی و همه مراکز حوزوی و دانشگاهی گذاشتند و حجت را بر همه ما تمام کرد، سرلوحه برنامهها قرار گیرد و به فراموشی نیفتد. که در آن صورت آینده کشور با خطر عظیمی روبرو خواهد شد. چرا که پیشرفت در زمینه علوم طبیعی کشور را قوی میسازد ولی علوم اانسانی است که کشور را اداره و جهت دهی خواهد کرد. برای کمبود متخصصان علوم طبیعی میتوانیم متخصص دعوت کنیم اما در زمینه علوم انسانی نمی توان چنین کاری کرد. چون به منزله واگذاری مقدرات كشور به بیگانگان است.
حجت الاسلام علی رضایی اصفهانی / مسئول مرکز تحقیقات قرآن کریم و سردبیر مجله تخصصی قرآن و علم تنظیم:مجید نقدی گروه حوزه علمیه